-
به نام عشق و به نام معشوق
1387/12/25 20:03
ب ه امید یه نفر زندگی می کنه . تو هر دم وهر بازدمش ، اسم معشوق رو تکرار می کنه .هر طرف که نگاه می اندازه ، به امید این هست که بتونه عزیزش رو ببینه . تو هر راهی که قدم میزاره به امید اینه که آخر این راه به معشوقش ختم بشه . شب به امید این سر با بالین می زاره که عزیزش رو تو خواب ببینه و روزها به این امید از خواب بیدار...
-
راز چشمان تو
1387/12/25 20:02
زمانی که اجازه ورود مرا همراه با کوله باری از عشق در عمق چشمانت را دادی ، خود میدانستی اسیر چشمانت هیچ گاه ازاد نمی شود و آن لحظه که روحم را تسخیر کردی تو فهمیدی هیچ زمان روح من از تو جدا نخواهد شد. من به یاد تو و تو بی یاد مجدا از من هم قسم من با تمام کودکیم با عشق تو بزرگ شدم حال چگونه می توانم سنگ صبور غم هایم را...
-
دیدار دوباره
1387/12/25 20:01
دیدار دوباره امشب بار دیگر به یاد تو و به یاد عهدی که با تو بسته ام به آسمان نگاه میکنم، نگاه کردن به قرص ماه چهارده نیز مرهمی بر زخم عمیق دلم نمی گزارد، ابر تیره نیز ستاره ی ء یکتا وزیبای مرا پوشانده . نمی دانم آیا تو نیز به عهدت وفا داری یا نه؟............هر کجا باشی من تنها به یاد تو هستم که هر شب به آسمان دل...